★☆★ مقالات آموزشی ★☆★
بسیاری از والدین ، ناآگاهانه کودک خود را فقط با هدف تقویت مهارت های حافظه ای و انباشتن ذهن وی از اطلاعات عمومی ، تربیت وهدایت می کنند و برای حافظه و هوش کودک اهمیتی بیش از حد قائل می شوند. این گروه از والدین بدون در نظر گرفتن این اصل تربیتی مهم که تنها اطلاعات عمومی و داشتن حافظه قوی برای تکامل و رشد فکری و باروری استعدادهای کودک کافی نیست ، با اصل قراردادن هوش وحافظه کودک، از پرورش سایر تواتمندی های ذهنی و روانی کودک خود ، که مهم ترین آنها تفکر خلاق است ، غافل می مانند. رقابت میان کودکان معمولاً وقتی پدید می آید که : الف ) نوعی ارزیابی و رتبه بندی توسط والدین وجود داشته باشد. ب ) پاداش یا جایزه ای در میان باشد . به طور معمول اگر کودکان احساس کنند که کار آنها توسط والدین مورد ارزش گذاری قرار خواهد گرفت یا به بهترین کارجایزه یا پاداش داده خواهد شد، بیشتر از آن که به انجام بهترآن کار بیندیشند ، به کسب آن جایزه فکر می کنند . ضمن این که گاهی این رقابت ها به ستیزه جویی میان کودکان تبدیل می شود و سبب می گردد تا آنها نتوانند از توانایی ها و استعدادهای واقعی خود استفاده کنند. تأکید زیاد بر جنسیت کودک و تمایز قائل شدن زیاد میان دختر و پسر یکی از موانع مهم رشد خلاقیت کودکان در برخی از خانواده هاست . در برخی از فرهنگ ها بسیاری از دختران و پسرانی که از تفکر خلاق برخوردارند ، به سبب ملزم شدن به رعایت پاره ای مقررات وهنجارهای از پیش تعیین شده وهمچنین به دلیل قرار گرفتن در نقش های قالبی که فرهنگ و محیط بر آنها تحمیل کرده ، علایق و تمایلات خلاقانه ی خود را سرکوب می کنند و در نتیجه به تدریج دچار تعارض شده ، خلاقیت آنها از بین می رود. بسیاری از والدین برای کودکان خود قوانین و مقررات خشک ومحدود کننده ای نظیر مقدار ساعت های درس خواندن در روز ، رأس ساعت معین خوابیدن ، استفاده از لوازم خاص و... قرار می دهند . پدید آوردن چنین شرایطی در منزل و اصرار و پافشاری بر رعایت آنها از جانب کودکان ، سبب می شود کودک تدریجاً به قالبی و تکراری رفتار کردن عادت کند . باید توجه داشت که افکار و رفتارهای کلیشه ای و تکراری نقطه متضاد خلاقیت است . عدم آگاهی و شناخت برخی والدین از فرایند رشد خلاقیت در کودکان و مطالعه نکردن آنها در این زمینه ، سبب می شود هیچ گاه نتوانند برای پرورش و شکوفایی خلاقیت کودک خود برنامه ریزی و اقدام صحیحی نمایند و به این ترتیب ناخواسته سبب می شوند استعدادهای خلاق کودکشان به هدر رود. پیامبر اکرم (ص) در حدیثی درباره وظایف والدین نسبت به فرزندان می فرمایند : " یقبل مَیسوره و یتـَجاوز عـَن مـَعسوره و لا یرهـُقـُه " آنچه را کودک در توان داشته و انجام داده از او بپذیرد ، کار طاقت فرسا و سنگین از او نخواهید و او را به گناه و طغیان وادار نکنید . ارزیابی پی درپی رفتارهای کودک و زیر ذره بین قرار دادن و انتقاد از کارهای او در خانواده ؛ آزادی ، امنیت خاطر و اعتماد به نفس کودک را مختل می سازد و ترس از اشتباه را در وی تقویت می کند . این ترس چنانچه درکودک حالت مرضی پیدا کند ، جرئت ابراز هرگونه اندیشه ی جدید یا انجام کارهایی را که درعین خلاق بودن ، احتمال وجود اشتباه نیز در آنها وجود دارد، در کودک از بین می برد و به این ترتیب خلاقیت کودک که لازمه اش داشتنآزادی و امنیت خاطر در محیط خانواده و خطر پذیری وعدم ترس از اشتباه است ، با مانع رو به رو می گردد. تخیل کودک اساس خلاقیت اوست و چنانچه تخیلات و رؤیاهای کودک با بی توجهی ، تمسخر یا بیهوده انگاشتن از جانب والدین رو به رو شود، در واقع سرچشمه خلاقیت اوخشکانده شده است. محکوم کردن خیال پردازی کودک و وادار نمودن او به واقع بینی درخانواده شیوه ای کاملاً اشتباه است و برای بذر حساس خلاقیت کودک ، آفتی مهلک محسوب می شود. بسیاری از کودکان خصوصاً درسنین پایین ، از علائق و کشش های خود نسبت به موضوعات و پدید ه های پیرامون اطلاع روشنی ندارند یا این که نمی توانند آن را به زبان بیاورند. این موضوع از موارد بسیار حساس به شما ر می رود که باید ازهمان دوران کودکی مورد توجه والدین قرار گیرد. خانواده هایی که نسبت به این مسئله بی تفاوت اند و سعی نمی کنند انگیزه ها و موضوعات مورد علاقه کودک خود را شناسایی و کشف کنند ، ناخواسته فرصت های زیادی را برای رشد خلاقیت کودک از وی سلب می کنند. شوخ طبعی از شاخص های مهم خلاقیت به شما ر می رود و وجود حس شوخی و شوخ طبعی در فضای خانواده بسیار حائز اهمیت است ، زیرا مستقیماً به رشد خلاقیت کودک کمک می کند . اما در خانواده هایی که فضای زندگی آنها خشک ، رسمی و جدی است ، زمینه ای برای بروز حس شوخ طبعی کودک به وجود نمی آید و در نتیجه در چنین محیطی بسیاری از کشش های خلاقانه کودک پنهان می ماند. بسیاری از والدین علاقه مندند که کودک آنها سریعاً رشد کند و کودکی خود را پشت سر بگذارد . آنها گاهی برای تسریع این امر سعی می کنند با کودک خود همانند بزرگسالان رفتار کنند و به تبع آن از کودک خود توقع ایفای نقش هایی بزرگ تر از محدوده سنی آنها را دارند . تحمیل نقش های کاذب بزرگسالی به کودکان ، روند رشد اجتماعی آنان را مختل می سازد وسبب پدید آمدن رفتار های نا به هنجار و تصنعی در آنها می شود و همین امر باعث از بین رفتن بسیاری از استعدادهای خلاق دوران کودکی می گردد.به تخیل کودکان خود پروبال بدهید، آن وقت است که از پرواز بلند آنها شگفت زده خواهید شد .1- تأکید بیش ازحد والدین برهوش و حافظه کودک
2- ایجاد رقابت میان کودکان
3- تأکید افراطی بر جنسیت کودک
4- قرار دادن قوانین خشک و دست و پا گیر در منزل
5- عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
6- انتقاد مکرر از رفتارهای کودک
7- بیهوده شمردن تخیلات کودک
8- عدم شناسایی علائق درونی کودک
9- عدم وجود حس شوخ طبعی درمحیط منزل
10- تحمیل نقش بزرگسال به کودک
طراح قالب پیچک دات نت |