★☆★ مقالات آموزشی ★☆★
روح دخالت مهمی در ناتوانی جنسی دارد از ده نفر افراد ناتوانی که به پزشک مراجعه می کنند هشت تا نه نفر آنها بعلت روانی می باشد و در آنها تحریک جنسی وجود ندارد و ما در بالا گفتیم اولین عامل رابطه جنسی تمایل است و هر چه سن زیادتر می شود دخالت روانی بیشتر می گردد. در 20 سالگی برای مرد چندان مهم نیست ولی در 35- 40 سالگی چنین نیست بعلاوه سردی زن اغلب سبب ناتوانی مرد می شود و دیگر عادت در امر زناشوئی زندگی یکنواخت بتدریج باعث ناتوانی جنسی مرد می گردد از طرف دیگر جهالت زن و مذمت و حسادت وی نسبت به شوهر می تواند ناتوانی موقتی را به ناتوانی دائمی تبدیل نماید.مردان هم در این قسمت می توانند مقصر باشند و پاره اوقات عقده حقارت سبب ناتوانی می گردد مثلا اگر یکدفعه بعللی نتواند امر زناشوئی را انجام دهد این موضع تولید فکر و خیال نموده ممکن است بعد هم این تصور که دیگر قادر نیست ناتوان گردد به عنوان مثال دکتر چنین می گوید:«مرد جوانی با زنی که وضع مالی و زندگی او به مراتب بهتر از خودش بود ازدواج می کند و در اولین برخورد مبتلا به ناتوانی جنسی می شود در صورتیکه سابقا کاملا طبیعی بود به من مراجعه کرد و او را به یک روانشناس معرف کردم و علت را عقده حقارت تشخیص داد چون زن از حیث مالی به او برتری داشت».دختری می گوید: شبها در اطاق پدرم و مادرم می خوابیدم و هر شب متوجه می شدم که آن کار را می کنند و راستی از این عمل آنها من شرمنده و خجل بودم فکرا ناراحت و در عذاب بودم. بعدا شروع کردم به خوابهای شهوانی دیدن کم کم زرد شدم و دور چشمهایم حلقه های تاریکی زده بود از خودم بدم می آمد که در این سن با این امور آشنا بودم، همبازیهایم را پاک و معصوم می دانستم و پیش خود می گفتم من قابل معاشرت با آنها نیستم باید گفت که در افراد مختلف فرق می کند. اگر لازم شود که مقیاس و قاعده ای بیان کنیم باید چنین بگوئیم: چه شما و چه زنتان فقط باید وقتی عمل جنسی انجام دهید که احساس کنید به آن احتیاج دارید و از آن لذت خواهید برد.مرد اگر رابطه جنسی را طوری تنظیم کند که هر وقت زن ارزو کند، او با میل و علاقه بتواند انجام دهد خیلی بهتر خواهد بود. والا اگر فقط درمواردی که خودش آرزو می کند عمل انجام دهد و در مواردی که زن اظهار تمایل می کند، خودداری کند و یا با بی میلی عمل کند، فوائد روحی و جسمی رابطه جنسی از میان می رود.البته گاهی پس از اینکه مدتی از هم دور بوده اند، اگر به فاصله های کوتاهی چند بار عمل جنسی انجام دهند برای هر دویشان لذت بخش است و مانعی ندارد. خلاصه رابطه جنسی چیزی است که باید زن و شوهر به تناسب تمایلاتشان آنرا تنظیم کنند.بکوشید که در هنر عشق متخصص شوید ولی در اثنای این کوشش سرمایه مردی شانرا نیز افزایش دهید. روح نیز مانند جسم احتیاج به دیسیپلین و غذاهای فراوان دارد.چه روح و چه جسم اگر فقط یک نوع غذا بخورد نمی تواند به قدر کافی رشد کند. هیچ زنی فقط اظهار قدرت جنسی را برای مرد کافی نمی شمارد. گذشته از آن متمرکز کردن تمام نیرو و انرژی فقط در یک نقطه روح را بی حاصل می سازد و وجود را دچار فساد می کند. فقط در فکر قدرت جنسی بودن و از سایر مسائل صرفنظر کردن، مثل اینست که یک چرخ تنها فقط روی یک خط مستقیم راه برود، و اغلب بیماریهای روحی از اینجا سرچشمه می گیرد. غذاهای روح، هر قدر که متنوع تر باشد منبع نیروی روحی مانبی پایانتر می شود افق فکری مان بازتر می گردد و شانس ناتوان شدنمان بیشتر و توانائی و جذبه همسری مان زیادتر می گردد.جسم نیز برای خود حقوقی دارد. بنا کردن روح به قیمت تضییع جسم امکان ندارد. گذشته از آن اگر روح کورکورانه تحریک شود جسم خسته می گردد و حال آنکه نیروی انسان بسته به موازنه موجود بین روح و جسم است. ممکن است فردی از لحاظ فکر به درجات فوق العاده ای برسد ولی وقتی که جسم او ناتوان بود، چه فایده ای دارد؟«ناپلئون» در یکی از حساسترین روزهای زندگیش از درد مرضی بخود می پیچید و او آنروز گفت: «انسان برای اینکه ژنرال خوبی شود باید سالم باشد». صحت و سلامت در عین حال یکی از شرائط اساسی زندگانی جنسی موفقیت آمیز است. مردی که از لحاظ جسم و روح سالم باشد اشکالات جنسی را که گهگاه روبرو می شود به آسانی می تواند رفع کند.برای اینکه جسم و روح بتواند چه اشکالات جنسی و چه اشکالات روحی را به آسانی شکست دهد باید گذشته از کار و کوشش، بازی و تفریح نیز داشته باشد.حتی اگر جسممان تاب تحمل داشته باشد، صرف تمام نیرومان برای کار و کوشش کار عاقلانه ای نیست. هیچ ماشینی تاب چنین معامله ای را نمی تواند داشته باشد و بدن ایشان نیز که ماشینی بسیار حساس و ظریفی است اگر با دقت و مواظبت بکار نرود، چگونه می تواند بکار خود ادامه دهد، فقط با دقت و مواظبت در طرز کار آنست که می توانیم انرژی مان را جمع کنیم و با راحتی، نشاط و شوق بکارمان ادامه دهیم و سرمایه ذخیره شده ای از نیروی جسمی و روحی داشته باشیم که در موارد فوق العاده بتوانیم به مصرف برسانیم. پس از روح و جسم سالم، انتخاب همسر نیز در حفظ قدرت، اهمیت فوق العاده ای دارد. و باید گفت که در ناتوان شدن نیز نقش مهمی دارد. اگر عشق یگانه سبب هر رابطه جنسی و یگانه عامل ادامه زندگی زناشوئی بود چنین حوادث ناتوانی چندان زیاد پیش نمی آمد و حال آنکه اغلب ازدواجهای کنونی نتیجه یک سری عوامل اجتماعی و اقتصادی و خرج از محیط عشق می باشد. در اینجا باید بگوئیم که امروزه هنر عشق عبارت از همان هنر راضی نگاهداشتن زن است. هر چند که امروز موفقیت در آن چندان کار آسانی نیست.خارج از رابطه جنسی نیز مسائل دیگری وجود دارد که اهمال در آنها بین زن و شوهر، سردی و بدبختی بوجود می آورد یک شوهر بجای اینکه مثل بچه چهارساله ای اخمهایش را درهم کند و بنشیند بهتر ات برای رفع اشکالات و تولید توافق بین خود و زنش بکوشد. باید به ساختمان مزاجی و روحی زنش اشنا باشد و درباره اختلاف ذوق و سلیقه هائی که با هم دارند گذشت به خرج دهد.اگر آنها این حساب را بکنند که هر شخصی حق استفاده از آزادی را دارد و داشتن نقصها و نقاط ضعفی برای هر کس طبیعی است و همچنین اگر هر دو نسبت بهم احترام متقابل داشته باشند زندگانی شان پرحاصل تر می شود و از نعمت های زندگانی زناشوئی بیشتر بهره مند می شوند.منبع : پاسخ به مسائل ، ناگفته های جنسی و زناشویی - مترجم : محمدرضا دژکام اگر شما هم از این دسته افراد هستید که توضیح داده شد ، خوب است بدانید همه چیز به خودتان بستگی دارد. ,پس از زایمان، ماهیچههای شکم کاملا شل میشوند و پوست اضافی زیادی باقی میماند. برخی زنان با این که وزنشان متناسب میشود و تقریبا به وزن پیش از بارداری و زایمانشان برمیگردند، ولی تناسب بدنشان به هم میخورد و شکمشان تو نمیرود. ,در برخی زنان خاصیت کششی پوست کم است و پوست هنگام بارداری خیلی زود دچار کشیدگی و خطوطی به نام استریا میشود که پوست شکم را خط خطی میکند؛ درحالی که در برخی زنان خوششانس، این خطوط اصلا ایجاد نمیشود. ,بلافاصله بعد از زایمان طبیعی، حدود 5 تا 6 کیلوگرم از وزن مادر کاهش مییابد. در طول 6 هفته اول بعد از زایمان، 2 تا 3 کیلوگرم دیگر وزن کاهش پیدا میکند. بیشتر خانمها در 6 ماه بعد از زایمان به وزن قبل از بارداری خود میرسند. ,عواملی که بر روند کاهش وزن بعد از زایمان تاثیر دارند،* بارداری اول، شیر دادن به نوزاد، برگشت زود هنگام به کار خارج از خانه و... هستند. ,* ورزش به بهبود ماهیچهها کمک میکند نه به پوست.* در ضمن توجه کنید که ماهها بعد از زایمان، امکان جمع شدن پوست وجود دارد. استفاده از کرمهای آبرسان به پوست یا مرطوب کننده به جمع شدن شکم و پوست کمک میکند. ,* بستن شکم پس از زایمان به جمع شدن سریعتر آن کمک میکند. گنهایی به بازار آمدهاند که مخصوص همین کار هستند و شما میتوانید آنها را پس از زایمان بپوشید. نکته اصلی استفاده صحیح از این گنهاست. حتما از سایز مناسب خود استفاده کنید و در صورت ایجاد درد و ناراحتی هنگام پوشیدن آن، از انتخاب سایز صحیح مطمئن شوید. ,برای اطلاع از سایز دقیق خود به جدول سایزبندی این محصولات مراجعه کنید. حتما محصولاتی را بخرید که مطابق اصول بهداشتی تولید شده و یک لایه کتان داخلی داشته باشند که در تماس مستقیم با پوست باشد و ایجاد حساسیت نکند بالا رفتن سن ازدواج باعث شده است که خیلیها دیر بچه دار شوند یا دیرتر از معمول به فکر بچه دار شدن بیفتند. محققان میگویند در قرن بیست و یکم، تقریبا یک نوزاد از هر 10 نوزاد، از مادری متولد میشود که بیشتر از 35 سال سن دارد. اگر شما هم مثل خیلیهای دیگر، میل جنسی البته چیز جالبی است اما مردان و زنانی که در آن افراط می کنند روح و جسم خودشان رافرسوده می سازند.برای اصلاح این وضع نه فقط باید به اشتباهات موجوده در روابط مرد و زن پی برد، در عین حال باید دارای این جرات و اراده نیز بود که چاره ای آنرا پذیرفت و اجرا کرد اینکار همیشه آسان نیست زیرا اغلب لازم می شود نظریات و عقاید نادرستی را که از دوران بچگی یاد گرفته و تربیت غلطی را که پذیرفته ایم بکلی دور بریزیم و بجای آن افکار درست و تازه ای را قبول کنیمرفتار مردان امروه درباره روابط جنسی باید از روی اطلاع و دانستن باشد.باید زنان و مردان بدانند روابط جنسی بهمان درجه که با جسم رابطه دارد مربوط به روح نیز می باشد. برای زنیکه عشق را به درستی احساس کرده و شناخته است، روح نیز مانند جسم محتاج روابط جنسی است.عشق و تمایل جنسی بیشتر از هر صنعت دیگری احتیاج به درک و رفتار هنری دارد. از طرف دیگر چون مربوط به محرمیت ویگانگی دو نفر انسان می باشد به هیچ وجه درباره آن نباید لاابالی به خرج داد زیرا تولید تلخی و دلتنگی می کند، عشق در عین حال که ارواح را بهم پیوند می دهد باید آرزوهای مشروع جسم را نیز اقناع کند. کسی که دوست می دارد. یواش یواش و بر اثر تجربه به اسرار زندگی و عشق پی می برد.هدف رابطه جنسی فقط عبارت از ادامه تولید نسل و یا فقط اقناع هوس و آرزوی جسم نیست زیرا این کا را بدون وجود عشق نیز می توان انجام داد.نویسندگانی وجود دارند که می گویند همه اسرار صحت و سعادت در توافق جنسی زن و مرد است. زیرا عشق و توافق جنسی، در عن حال به صداقت، رفاقت و شفقت احتیاج دارد و اگر عدم توافق و هماهنگی جسمی بین زن و شوهر وجود داشته باشد و رابطه جنسی، آنطوریکه شایسته است انجام نگیرد، همین عناصر دیگر در میان زن و شوهر نمی تواند به صورت کاملی بوجود بیاید. زن و شوهری که توافق جنسی در میانشان وجود داشته باشد حتی اگر دارای عقاید و نظریات مخالف نیز باشند می توانند بدون اینکه در معرض تهدید خطر جدائی قرار بگیرند و بدون اینکه مرافعه و اختلافی بینشان بوجود بیاید، با هم زندگانی کنند، اما محیطی که عشق و توافق جنسی وجود نداشته باشد، کوچکترین اختلاف فکری، کار را بجای باریک می کشاند.مردی که زندگانی جنسی مرتبی داشته باشد، در تمام مدت عمر خویش نوعی خوبی و راحتی احساس می کند که هیچ چیز دیگری نمی تواند آنرا به او ببخشد. پیوسته با اعتماد به نفس و اطمینان خاطر زندگی می کند زیرا در خود قدرت اقدام و تصمیم می بیند و در خود مردانگی سراغ دارد و پیوسته آماده مبارزه با مشکلات زندگی است. زندگی جنسی مرتب او را به خانه و زندگیش پابند می سازد. گذشته از آن، عشق و توافق متقابل جنسی، سد قوی و محکمی در مقابل عدم قدرت جنسی می باشد.منبع : پاسخ به مسائل ، ناگفته های جنسی و زناشویی - مترجم : محمدرضا دژکام اگر چه در زنان، نازا بودن و سردذ مزاج بودن دو امر متفاوت است ولی عنن مردان شامل کلیه نواقص آلات تناسلی است که بعلت آن مرد از مقاربت کامل یا ناقص ناتوان باشد. زن ممکن است سرد مزاج باشد و لذتی از عمل نزدیکی نبرد ولی آبستن شود و در کار مادری خالی از نقص باشد یا بر عکس زن می شود نازا باشد ولی از مقاربت متمتع گردد.معمولا از کلمه عنن نواقص را در آلت تناسلی مرد اداره می کنند که مانع نعوظ باشد ولی بین بعضی اقوام این کلمه برای مواردی هم مصطلح است که مرد در اثر فقدان ترشح غدد تناسلی اولادش نشود پس گاه می شود که مرد به هنگام مقاربت کاملا طبیعی است ولی زن را آبستن نمی شود اینکه همیشه تقصیر را از زن می پندارند خطاست و شاید علت در تخمه مرد بوده و زن تندرست باشد جنگ نرم و تروریسم سایبری دشمن طمع تروریستی دشمن بر اینترنت ایران موضوع جنگ نرم چندین بار درفرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده و همگان را به درک و فهم درست این جنگ فراخوانده و فرمودند نظام اسلامی با جنگ نرم مواجه شده است . و همچنین دانشجویان را به عنوان افسران جوان عرصه جنگ نرم ، نامیده و اساتید و پژوهشگران دانشگاهها را به عنوان فرماندهان و طراحان در میدان مقابله با جنگ نرم دشمن ، مورد خطاب قرار دادند . جنگ نرم دشمنان در واقع در ادامه تهاجم فرهنگی و تهدید نرم آنان رخ داده و ملت ایران و نظام اسلامی را در موقعیت جدیدی قرار داده است . به پایان رساندن توام با موفقیت این جنگ و غلبه بر دشمنان همانند جنگ تحمیلی ، در گرو شناخت دقیق آن می باشد.(1) تعریف جنگ نرم Soft War ؛ در جنگ نظامی توانایی متکی به قدرت سخت مثل ابزار آلات ، ادوات ، تجهیزات و غیره است ولی در جنگ نرم ، توانایی متکی به قدرت نرم است . قدرت نرم Soft Power عبارت است از توانایی رسیدن به اهداف و خواسته ها بدون اعمال فشار و ایجاد اجبار و اکراه . در واقع با قدرت نرم ، خواسته ها و اهداف از طریق جذب و متقاعد کردن طرف مقابل به دست می آید . جنگ نرم یا تهدید نرم Soft Threat به لحاظ مفهومی ارتباط تنگاتنگ دارد . تهدید نرم ، تهدیدی است نامحسوس ، بدون منازعه مستقیم و استفاده از ابزار فیزیکی که به دنبال تغییر باورها ، افکار و رفتارها می باشد . با توجه به واژه های جنگ ، قدرت نرم و تهدید نرم می توان گفت که جنگ نرم ، روشی برای جنگ و غلبه بر طرف مقابل بدون استفاده از ابزار و زور نظامی اولیه و به صورت جذبی و اقناعی است . در این جنگ دشمن تلاش می کند با اقدامات نرم افزارانه و روانی ، حوزه افکار و باورهای جامعه را به منظور تحقق اهداف خود اشغال کند . باید گفت اهمیت جنگ نرم همان ویژگی غیر خشونت آمیز بودن آن می باشد . رهبر معظم انقلاب ماهیت جنگ نرم کنونی نظام سلطه علیه انقلاب و نظام اسلامی را اینگونه تشریح می نماید : " یکی از مسئولان طراز اول رژیم صهیونیستی اسرائیل، توصیه ای به آمریکایی ها کرد . این توصیه کاملا" در مطبوعات خارجی و اینترنت منعکس شد و امر پنهانی و مخفیانه ای نیست . توصیه وی به آمریکایی ها این بود که بیهوده وقت خود را با عراق و کره شمالی و کشورهایی از این قبیل تلف نکنید . مسئله اصلی شما ایران است اگر خاورمیانه را می خواهید ، وقتتان را مصروف عراق نکنید ، سراغ ایران بروید ، کانون و سرچشمه آنجاست ، اما ایران مثل عراق و کره شمالی و افغانستان نیست که بتوان با حمله نظامی آن را تسخیر کرد . نظام و حکومت اسلامی متکی به مردم است ، مردم آن را حفظ کرده اند . باید کاری کنید که مردم آن را رها کنند . راهش این است که مردم را با ترویج فرهنگ و ادبیات غربی و فرهنگ و تربیت آمریکایی ، به واگرایی نسبت به دین و سنت و تاریخشان سوق داد . وقتی مردم این تعلقات را رها کردند ، بعد از چند سال بدون اینکه سرمایه ای صرف کنید با یک حمله و تحرک احیانا" نظامی مختصر ، می توانید این مانع بزرگ یعنی نظام اسلامی را از سر راه بردارید ." (2) در جنگ نرم از پیشرفته ترین ابزار و تکنیکهای روز استفاده می گردد ، در شرایط کنونی ، فضای مجازی و سایبری ، محیط اصلی جنگ نرم به حساب می آید. این فضا امکان غوغاگری با ایجاد جاذبه های گوناگون و خلق بسترهای لازم برای سوار شدن به امواج احساسات را به خوبی فراهم می سازد . یکی دیگر از ویژگیهای جنگ نرم ، هیجان ساز بودن آنست با نماد سازی ، اسطوره سازی و خلق ارزشهای جدید ، از احساسات جامعه هدف ، نهایت استفاده انجام می شود . مدیریت احساسات ، یک رکن دیگر در مهندسی جنگ نرم به حساب می آید و تلاش می شود از احساسات و عواطف جامعه هدف به عنوان پلی برای نفوذ در افکار و اندیشه ها برای تغییر و دگرگونی در باورها استفاده گردد . در جنگ نرم، ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسایل ، یک اصل و قاعده است حرکت در این جنگ با خلق تردید و ایجاد نا امیدی و یاس شروع میگردد . با تکیه بر سنت ها و لکن با نو پردازی به صورت ظریف و آرام ، در باورها و اعتقادات اساسی تردید ایجاد می شود و به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده می گردد تا به ایجاد تغییرات اساسی در باورها و ارزش ها دست یابد . یکی دیگر از ویژگیهای مهم جنگ نرم ، آسیب محور بودن آن است . آسیب های اجتماعی ،فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی ، میدان مانور جنگ نرم است . دشمنان در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه هدف در حوزه های ذکر شده ، فعالیتهای خود را سامان داده و با خلق آسیب های جدید ، بر دامنه تحرکات خود می افزاید. اغراق نیست که ترویج ارتباطات دخترو پسر ، ترویج مدل های جدید لباس و موی سر پسران ، تاکید روی عشق( ویرانگر) و شکست های عشقی، گسترش اعتیاد به مواد مخدر ، انتشار تصاویر و فیلم های مبتذل ، تضعیف بنیان خانواده ، افزایش طلاق ، کمک به ترویج پرخاشگری در عرصه اجتماعی ، رواج چشم و هم چشمی و مصرف گرایی و معرفی نمودن آنها به عنوان ارزش ، تضعیف جایگاه میراث فرهنگی- دینی ، حمله به معنویات و اخلاق و هزاران مورد دیگر را از موضوعات مورد علاقه دشمنان برای جنگ نرم ، بنامیم . همچنین اشاره به گفته میشل هولباک ، اسلام ستیز فرانسوی در مورد مسلمانان ، نشان از توجه دشمنان به آسیب های اجتماعی و موارد به ظاهر جزئی برای پیروزی خود دارند : " برای غلبه بر مسلمانان باید آنها را به فساد کشید ، از راه زور نمی توانیم دین را متوقف کنیم . جنگ بر ضد مسلمانان و کشتن آنها فایده ای ندارد باید به جای بمب ، دامن های کوتاه بر سر آنان فرو بریزیم ! " تروریسم سایبری اما ممکن است جنگ نرم به تروریسم نرم هم منجر شود که مختصری در این رابطه درج می گردد : تروریسم Terrorism مجموعه اعمال ، ابزار و فنونی است که به صورت منظم و سازمان یافته برای ایجاد احساس ترس دسته جمعی که خشونت و کشتار بی حساب موجد آن است ،به کار برده می شود. تروریسم نه فقط با استفاده از وسایلی که می تواند زندگی و امنیت افراد را مورد سوء استفاده قرار دهند، صورت می یابد بلکه از طریق تخریب خشونت آمیز خدمات عمومی و یا تجهیزات زیر بنایی متعلق به جمع نیز اعمال می شود . هدف از اعمال تروریسم از هم پاشیدن ساخت اجتماعی و سیاسی است که با ایجاد اغتشاش در نظم عمومی ، انجام حملاتی علیه افراد یا گروهها و دستیازی به اعمالی چون تلافی و انتقام، انجام می شود . در مواردی نیز یاغیها و تبهکاران از تروریسم در جهت ایجاد هراسی که در تحقق اهدافشان مفید می نماید ، سود بر می گیرند.(3) قبل از ظهور اینترنت ، شاید واژه تروریسم ، صرفا" کشت و کشتار به وسیله بمب گذاری و اسلحه گرم و سایر سلاح ها و روشهای خشونت بار را تداعی می کرد . اما امروزه با گسترش رسانه ها و وسایل ارتباطی ، با نوع جدیدی از تروریسم روبرو می شویم که با بهره گیری تام از ابزار برای تغییر نگرش ، ایجاد بدبینی ، موضع گیری های هیجانی ، تغییر آداب و رسوم ، تغییر در ارزش ها و هنجارها ، پشت پازدن به میراث فرهنگی ، کم رنگ نمودن معنویات ، حمله به شخصیتها و نظام های سیاسی ، متمایل کردن دیگران به شیوه ها ، روشها ، ارزشها ، هنجارها ، دین و مکتب خود و غیره ، از اصول اساسی افراد گروهها یا نظام حکومتی تروریست می باشد . یکی از اهداف اصلی تروریسم نوین و جنگ نرم بیگانگان ، تغییر در طرز تلقی و آمادگی روانی Attitude و تقویت آیین ناهمنوایی Non- Conformism جامعه هدف است . واژه آمادگی روانی به معنی آمادگی درونی بالفعل برای انجام عملی است قابل رویت و به هر شیوه ، و وضعی است که یک شخص در برابر اشیای حائز اهمیت و ارزش به خود می گیرد استوتزل J.Stoetzel . آمادگی روانی از نظر می نارد J.Meynard عبارتست از آمادگی روانی درونی برای انجام عمل به نحوی خاص است و به تجربه یک موجود از وضع یا شرایطی وابسته است که باید با آن مقابله کند. آمادگی روانی از نظر ژرژ گورویچ G.Gurvitch اینگونه تعریف شده است : " مجموعه ها ، (اکثرا" به صورت بیشتر بالقوه تا بالفعل ) ، یا هیئتهایی اجتماعی که متضمن آمادگی های روانی ، اعمالی حاکی از تنفر یا ترجیح ، آمادگیهای قبلی برای انجام عمل و بروز واکنشها و گرایشهایی برای تقبل نقش های اجتماعی مشخص ، یک منش جمعی و بالاخره یک چهار چوب اجتماعی هستند که در آن نهادهای اجتماعی تجلی می کنند و مقیاسهای خاص ارزشی پذیرفته یا طرد می گردند .(4) همانطور که از تعریف آمادگی روانی بر می آید ، تلاش گسترده بیگانگان برای ایجاد حالت تنفر از هنجارهای پذیرفته شده و ارزش های موجود اجتماعی و دینی مردم یکی از اهداف اصلی ترویج سایتهای پورنو ، ضد دینی و ... آنان می باشد به نحوی که به عنوان مثال ؛ برای تغییر نگرش کودکان و نوجوانان نسبت به حیا و عفت و سایر هنجارهای اجتماعی ، افزایش تعداد سایتها و وبلاگهای حاوی مطالب کاملا" مستحجن و تصاویر غیر اخلاقی در دستور کارشان قرار میگیرد ، همچنین لطمه به خصلت رازداری افراد و تجاوز به حریم خصوصی دیگران در راستای ایجاد ناهمنوایی در آنان بوده که نهایتا" به افرادی بر ضد ارزشها و نظام سیاسی جامعه ای که در آن زندگی می کنند ، تبدیل کنند ، اما ناهمنوایی اجتماعی چیست ؟ ناهمنوایی تنها نفی همنوایی نیست بلکه مخالفت با آن نیز هست هوادار این آیین کسی است که با عادات رایج و جاافتاده ، عقاید پذیرفته ، ارزشهای مسلط در یک محیط اجتماعی ، مخالفت می ورزد . رفتارش منبعث از انگیزه های آگاهانه و مغایر با ویژگیهای محیط اجتماعی پیرامون اوست ( که آن را قدیمی ، کهنه و تنگ احساس می کند ) و یا آنکه از واکنش جبلی مبتنی بر خویش مایه می گیرد که ویژگی آن طغیان ، اعتراض و اختلاف رای است . چنین شخصی( ناهمنوا) می تواند یک فرد گرا ، هرج و مرج گرا یا کژ آیین و یا آنکه یک مبدع ساده باشد ؛ به عادات ، عقاید و ارزشهای رایج در جامعه با تمام قوا حمله می شود من جمله ؛ حجاب ، احترام به هنجارهای اجتماعی ، عفت و حیا ، جایگاه رفیع معنویات و اخلاق ، اعتقاد به معاد و یکتاپرستی ، احترام به شخصیتهای سیاسی مذهبی و مسئولین نظام ، پرهیز از خشونت و پرخاشگری در محیط اجتماعی ، پوشش های متناسب اجتماعی و مورد تاکید دین و غیره ، حتی مشاهده شده که اخیرا" توسط سایتها و وبلاگهای مورد حمایت مستقیم بیگانگان و متعاقب آن توسط برخی مدیران وبلاگ ها ( خواسته یا ناخواسته) در قالب وبلاگهای عاشقانه و شکست عشقی ، ارتباط آزاد دختر و پسر ، اشاعه نا امیدی و افسردگی ، ارزش شمردن غم و اندوه صرف معطوف برای جنس مخالف ، وبلاگهای ضد ارزشی حمله کننده به حریم خانواده و غیره " هیچ انگاری Nihilism به طرز بسیار مرموز و زیرکانه ای برای تمام اقشار و سنین خصوصا" نوجوانان و جوانان به عنوان یک ارزش و مد مطرح می گردد و سعی در ترویج جمله به تمام ارزشهای اخلاقی جامعه دارند در این آیین فلسفی مطرود ، به اعمال ناشناخت انگاری مطلق پرداخته می شود و واقعیت هر آنچه که مردمان یه عنوان موجود و دارا ی هستی می شمارند ، انکار می شود . امروزه حتی با سیاست و ایدئولوژی مشخص و مدون برای ترویج " پوچ گرایی" یا " هیچ انگاری " توسط سازمانهای مخوف تبهکاری دشمنان اسلام ، تعریف نشده مگر مشخص کردن هدف که آنهم نابودی دین گرایی مسلمانان است به عنوان مثال ، آنها می خواهند از هر طریقی شیطان پرستی را رواج دهند ، گاهی از انگیزه های صرف جنسی استفاده کرده گاهی از مدل های ظاهری عجیب و غریب مو و لباس و گاهی از وبلاگهایی که سخن از شکست در ( به اصطلاح) عشق دو جنس مخالف از هم و به تدریج زمینه را برای احساس پوچی در مخاطبان ایجاد می نمایند که کارشناسان با بررسی مطالب وبلاگهایی که اکثرا" در فواصل زمانی کوتاه به روز آوری می شوند ، پی خواهند برد که تعداد ایجاد وبلاگهای عاشقانه و درد دل های عشاق ( جنسی) شکست خورده ، حتی از وبلاگهای شرکت های سود جو با مقاصد مالی هم بیشتر است ! مطالب کوتاه فوق جهت جلب توجه خوانندگان به اهمیت محیط سایبر در تغییر نگرش کاربران ذکر گردید علاوه بر حداکثر سوء استفاده بیگانگان از مطالب سایتها و وبلاگ ها ، چت ، تصاویر و تراک ها ، ایمیل ، تبلیغات اینترنتی و غیره ، نباید از توجه دشمن به پدیده موبایل ، پیامک ، ام ام اس ، داستانها و تراک های موجود در تلفن های همراه ( که نگارنده قبلا" ، به تشریح آن پرداخته) ، غافل بود. ساده انگاری است که اگر به عنوان مثال ؛به برنامه و فرایند ترویج مدل رپ صرفا" به عنوان یک مدل جدید مو ، بنگیرم . لازمه ترویج مدل های ظاهری برخی فرقه های ضاله و یا آیین هایی مانند شیطان پرستی با هدف ایجاد آمادگی روانی در مردم برای گشت و گذار آزادانه شیطان پرستان با نشانه های ظاهری مخصوص ، باید ابتدا با تغییرات در مدل مو سپس لباس نوجوانان و جوانان شروع شود و " رپ " ، عامدا" به عنوان یک هنجار و حتی ارزش نزد جوانان مطرح گردد. نرویج فرقه ها و نحله های نوظهور یکی از مصادیق جنگ نرم محسوب می گردد که معمولا" بر ضد یکتاپرستی ، کتاب آسمانی و سایر عناصر و ارزشهای والای مذهبی اسلامی ، ایجاد و تبلیغ می گردند . و همانطور که اشاره شد افزایش سایتهای پورنو و مبتذل یا وبلاگ های مرتبط بدان ، در جهت مقابله با دستورات صریح و مقدس اسلامی برای به انحراف کشاندن نسل فعلی به ویژه نسل نوجوانان و معطوف کردن ذهنشان به سوی هر آنچه که آنها را از توجه به معبود یگانه و دین و اخلاق با ز می دارد ، می باشد . در نظر بگیرید که یک نوجوان برای تحقیق در مورد یک موضوع درسی ، موقتا" از شبکه اینترنت استفاده کند و مطلب درسی را جستجو نماید ، در اثر تبلیغات فریبنده و ناجوانمردانه ، به اشتباه به یک سایت یا وبلاگ غیر اخلاقی با تصاویر کاملا" مستحجن وارد می گردد. و ممکن است به هر دلیل ، قسمتی از وبلاگ دامگستر را بازدید و سپس با کلیک بر سایر لینکها که مسلما" به صورت هدفمند و با موضوعات مشابه ، درج شده ، وارد سایتهای غیر اخلاقی دیگری شود ، طبیعی است که دیدن تصاویر غیر اخلاقی ، خواندن داستانهای مبتذل ، مشاهده تبلیغ فرقه های ضد دینی ، دعوت به اغتشاش ، ضد ارزش خواندن هنجارهای موجود جامعه ، تشویق به بی حرمتی به والدین ، معلمان ، مساجد و شخصیتهای دینی – سیاسی ، تبلیغ برای فروش اجناسی که مربوط به امور جنسی می باشد و صدها احتمال ناخوشایند دیگر تاثیرات سوئی را بر ذهن و حتی جسم وی خواهد داشت و ممکن است وی را به امور ناشایست دیگر ترغیب نماید . در مورد آثار زیانبار دیدن تصاویر مبتذل ، حتی توسط کارشناسان و محققان خارجی ، هشدارهایی به خانواده و مسئولان تعلیم و تربیت جامعه داده شده و حتی در کشورهای غربی نرم افزارهایی برای فیلترینگ کامپیوترهای خانگی توسط والدین ، تهیه و به رایگان در اختیار آنان قرار داده می شود که فرزندان خود را از ضررهای بیشمار گشت و گذار آزادانه در اینترنت ، به دلیل برخی جذابیتهای کذایی بصری ، حسی و جنسی اولیه ، دور نگه دارند . اما امر فیلترینگ فقط مختص به کشور ایران نیست خیلی از کشورها در حوزه اینترنت و ماهواره دارای قوانین و مقررات یا دستور العمل های مدون و مورد تایید کارشناسان روانشناسی ، جامعه شناسی و تعلیم و تربیت هستند ، اینکه برخی افراد بر اساس تجربه یا سلایق شخصی یا نگرش خود بدون اطلاع از وضعیت سایر کشورها و بدون مطالعه علمی از فواید فیلترینگ برای کودکان ، نوجوانان و سایر سنین ، فیلترینگ اینترنتی را ضروری نمی دانند و یا حتی آن را در قالب ادعاهای مختلف مانند ناپسند بودن سلب آزادی از مردم و غیره به نقد می کشند ، کافی است از نظر عموم خانواده های دارای فرزند کاربر اینترنت ، آگاهی یابند و در خواستهای مکرر و مداوم آنان را از توجه بیش از پیش مسئولین برای مسدود یا فیلتر کردن سایتهای مبتذل و مخرب ، مطلع گردند و یا هشدار صاحبنظران داخلی و خارجی و کلیه دست اندرکاران تعلیم و تربیت از دبستان تا دانشگاه برای اطلاع رسانی و آسیب شناسی اینترنتی جویا شوند ! دراینجا به برخی از مضرات و آثار سوء مشاهده سایتهای مبتذل ،به صورت خلاصه اشاره ای می کنیم : 1- اثر اعتیادی 2-تاثیر تشدیدی 3- حساسیت زدایی 4- افزایش تمایل اولین تغییری که رخ میدهد، اثر اعتیادی است. مصرفکننده هرزهنگاری به آن معتاد میشود. وقتی آنها یک بار از مطالب هرزه استفاده کنند، دوباره به آن رجوع میکنند و این روند، بارها و بارها تکرار میشود. به نظر میرسد که این مطالب،یک محرک قدرتمند جنسی برمیانگیزد که به دنبال آن، آزادسازی شهوت، صورت میگیرد. هرزهنگاری، تصویر بسیار قدرتمند و هیجانآلودی ایجاد میکند که دائماً به ذهن فرد خطور میکند و او آنها را در مخیله خود تفصیل میدهد. افراد به هنگام اعتیاد به هرزهنگاری، به تنهایی نمیتوانند از شر آن خلاص شوند و آن را کنار بگذارند. علیرغم این که این اعتیاد، عواقب وخیمیمثل طلاق، از دست دادن خانواده و مواجهه با قانون (در موارد تهاجمات جنسی، آزار یا سوء استفاده از همکاران) را به دنبال دارد. دومین مرحله، تأثیر تشدیدی است. با گذشت زمان، فرد معتاد نیازمند انواع شدیدتر، آشکارتر، منحرف تر و عجیب و غریب تر مطالب جنسی میشود تا «حال جنسی» خود را افزایش دهد. این فرآیند، یادآور اعتیاد به مواد مخدر است. با گذر زمان، همواره یک نیاز رو به افزایش برای موارد تحریک کننده تر وجود دارد تا همان تأثیر ابتدایی را داشته باشد ، که در حوزه خانواده و زناشویی ، اغلب نتیجة اش دعوا، جدایی یا طلاق است. سومین مرحله ای که رخ میدهد، حساسیت زدایی است. محتویات سایتها ، وبلاگ ها ، کتابها، مجلات و فیلمهایی که ذاتاً شوک برانگیز، شکننده تابوها، غیرمشروع و غیراخلاقی هستند، اما از لحاظ جنسی تحریک کننده اند، به هنگام اعتیاد به هرزهنگاری، قابل قبول و عادی میشوند. آن گاه فعالیتهای جنسی تشریح شده در هرزهنگاریها (بدون توجه به منحرف یا ضداجتماعی بودن آن) مشروع تلقی میشوند. در این مواقع، یک حس رو به رشد «همه این کار را انجام میدهند»، به آنها اجازه میدهد که کارهایی انجام دهند که قبلاً برای آنها غیرمشروع بود و با عقاید اخلاقی و معیارهای شخصی سابق آنها در تضاد است. چهارمین مرحله ای که اتفاق میافتد، افزایش تمایل برای انجام اعمال جنسی ای است که فرد در هرزهنگاریها مشاهده کرده است. این اعمال عبارتند از: بی قید و بندی جنسی، بدن نمایی، شرکت در رفتارهای مرتبط گروهی، عدم مدیریت نگاه ، تعرض به کودکان، تجاوز به عنف و آسیب وارد آوردن به خود یا طرف مقابل . این رفتار دائماً در آنها رشد میکند و به یک اعتیاد جنسی میانجامد، به طوری که آنها خود را محصور در آن میبینند و دیگر قادر نیستند آن را تغییر دهند یا با آن مقابله کنند. به علاوه، عواقب منفی این اعتیاد در زندگی آنها بسیار بدتر است. اخیرا" مسئولین محترم مرتبط با امر فیلترینگ اینترنتی در یک اقدام ابتکاری تغییراتی را در صفحه پیغام فیلتر بوجود آورده اند و به جای عبارت ساده "... دسترسی .. امکان پذیر نمی باشد " ، و به جای قطع ارتباط خشن و یکطرفه با بیننده صفحه ، لینک هایی از سایتها و وبلاگهای مفید را در این صفحه قرار داده تا به جای بازدید از یک " صفحه آسیب زا " ، به کلیک روی لینک های صفحات مفید دیگر سوق داده شود ، با نقد و بررسی لینک های پیشنهادی این صفحه ، به مفید بودن آن برای کاربران سنین مختلف ، واقف می شویم که البته با دسته بندی موضوعی و افزودن لینک سایت و وبلاگهای ثبت شده در وزارت ارشاد اسلامی که دارای مشخصات کامل مدیر مسئول باشند ، می توان تا حدود زیادی جوابگوی سلایق مختلف کاربران بود که این مهم با تشکیل جلسات کارشناسی متشکل از افراد آگاه ، مسلط و به روز در قالب اتاق فکر و نیز نظر سنجی های علمی متنوع از سنین و اقشار گوناگون و انطباق تظرات و پیشنهادات با موازین قانونی ، دینی و اجتماعی ، میسر خواهد شد . به نظر نگارنده اگر قرار باشد در صفحه پیغام فیلتر ، صرفا" لینکهایی قرار داده شود که مورد تقاضای عمومی باشد ، که امر فیلترینگ معنا نخواهد داشت و باید لینک های پیشنهادی بر اساس یک سری موازین هنجاری ، درج گردد . به عنوان مثال ممکن است این روزها به دلیل جذابیتهای کذایی ، وبلاگهای ( به اصطلاح) عاشقانه یا دوست یابی که معمولا" طرفدار ارتباط آزاد جنسین ، که خود ناخواسته در خدمت جنگ نرم دشمن قرار خواهند گرفت ، مورد تقاضا یا بازدید تعداد زیادی از نوجوانان باشند که با مطالعه جامعه شناسانه و روانشناسانه به آسیب زایی آنها آگاه هستیم ، اگر در صفحه پیغام فیلتر ، خبری از چنین وبلاگهایی نیست نباید اصل و اساس این کار مفید مورد انتقاد مخرب قرار گیرد که؛ آزادی کامل به کاربران برای انتخاب وبلاگ و سایتهای مختلف وجود ندارد ! به یک مثال دیگر توجه فرمایید ؛ این روزها بازیهای کامپیوتری خشن که اخیرا" به بازار غیر رسمی سرازیر شده اند و بعضا" دارای صحنه های غیر اخلاقی و مستحجن هستند و در اثر تبلیغات وسیع اینترنتی و نیز کنجکاوی ایجاد شده از سوی گروه همسالان ، مورد تقاضای کودکان دبستانی و نوجوانان راهنمایی و دبیرستان می باشند ( و هر فرد دست اند کار تعلیم و تربیت از مضرات آنها اطلاع دارد) ، مسلما" نه سایتها ی فروش و نه وبلاگ های تبلیغ و پیش قراول آنها ، نباید جایگاهی برا ی درج لینک در این صفحه داشته باشند و اگر چنین باشد صفحه پیغام مسدود یا فیلتر بودن سایت ، آسیب زا خواهد بود که فعلا" به حمد خدا اینگونه نیست . ذکر این نکته لازم است که اگر تحقیقات ، مصاحبه و نظر سنجی های علمی در سطح کشور توسط محققان و دانشگاههای معتبر داخلی از والدین و خانواده ها به عنوان قیم و مسئولان قانونی مراقبت و تربیت فرزندان ، انجام گیرد ، آنها با اقدام گروه محترم مبارزه با جرائم سایبری در مسدود یا فیلتر نمودن سایتها یا وبلاگهای غیر اخلاقی ، ضد دینی ، و ضد هنجاری ، کاملا موافق هستند و صد البته خانواده ها و والدین متعهد ایرانی در صورت رفع فیلترینگ می توانند رسما" و قانونا" و به عنوان مسئولان تربیتی خردسالان ، کودکان ، نوجوانان و حتی جوانان خود ، برای دفاع از حقوق فرزندان ، نسبت به مسئولان امر ، مدعی باشند . این یک امر طبیعی است که ابتدا بیگانگان و طراحان جنگ نرم و سپس نارفیقان داخلی ، از این اقدامات مسئولان مبارزه با جرائم سایبری ایران ، خشمگین باشند و اینکه تعدادی که نماینده کل جوانان جامعه عزیز اسلامی و تابع دستورات قرآن و علاقمند معنویات نیستند ، نسبت به مسدود یا فیلتر شدن سایتهای حاوی تصاویر و فیلم ها و داستانهای مبتذل و بسیار شرم آور که با دقت و ظرافت و لطایف الحیل ، اخلاق و معنویات جامعه اسلامی ایران و به ویژه نظام خانواده و جامعه بزرگ آموزش و پرورش و دانشگاه را مورد تهاجم قرار داده ، اعتراض داشته باشند ، خواسته عموم مردم دین گرا و ولایتمدار ایران اسلامی نیست و نخواهد بود و پشتیبانی عمومی از فیلترینگ در ایران موجود می باشد . به عنوان مصداقی برای این ادعا که خانواده های ایرانی ، پشتیبان طرح فیلترینگ می باشند ، ذکر می گردد که طی 6 ماهه دوم سال 1388 ، طی 40 جلسه گفتمان با والدین دانش آموزان پیش دبستانی تا پیش دانشگاهی ، به عنوان مهمترین درخواست آنان از نظام مقدس اسلامی ، توجه ویژه به محیط سایبر و مقابله با سایتهای مستحجن و ضد دینی و غیره مطرح گردید در این جلسات گفتمان دینی و آسیب های اجتماعی ، مهمترین دغدغه های فکری والدین مورد بررسی قرار گرفت و به ترتیب 3 مورد از آنها بر اساس اهمیت و فراوانی درج می گردد(*) 1- تصاویر ، فیلم ها ، داستانهای غیر اخلاقی خانوادگی موجود در محیط اینترنت و گوشی های موبایل. 2- بیم از آسیب اعتیاد به مواد مخدر ، داروهای روانگردان و سایر مخدر و محرکهای نوپدید و اعتیاد به بازیهای رایانه ای و مکالمه موبایل. 3- ارتباطات غیر مجاز قبل از ازدواج دختر و پسر و تمایل فزاینده به ارتباط در دوران تحصیل که معمولا" منجر به شکست تحصیلی و آثار سوء روانی بر فرزندانشان شده است. هر 3 مورد فوق الذکر در ارتباط مستقیم با محیط سایبر می باشند و از طریق سایتها و وبلاگهای مختلف برای آنها تبلیغ می شده است به عنوان مثال حتی یافتن فرکانس های جدید برای مشاهده برنامه شبکه های مختلف و مبتذل ماهواره ای معمولا" از طریق وبلاگها و سودجویان در خدمت جنگ نرم دشمن ، صورت می گرفته است. اما در یک نظر سنجی که به صورت مصاحبه از 100 کاربر دائمی اینترنت در مورد صفحه جدید پیغام فیلتر ( نه موافق یا مخالف فیلترینگ) ، در مقایسه با پیغام قبلی ، در فروردین و اردیبهشت 89 صورت گرفت ، 80 درصد پاسخ دهندگان آن را از صفحه قبلی بهتر و مفید تر معرفی کرده و 100 درصد افراد اعلام کردند که حداقل بر روی یکی از لینک های پیشنهادی مور علاقه خود کلیک کرده اند . 60 درصد کاربران شکل و نمای کلی و استفاده از رنگ تیره در صفحه پیغام را مناسب ندانسته اند و صفحه روشن قبلی ماندگاری بیشتری در ذهن بیننده ایجاد می نمود . درمجموع این اقدام مفید را نه تنها بی مهری به بازدید کننده تلقی نکرده بلکه قطع الزامی ارتباط با یک پیغام خشن یکطرفه از سوی دست اندرکاران اینترنت کشور را دارای اثرات منفی بر کار بر معرفی کرده اند که صفحه جدید این خصوصیت را نداشته است . (**) نتیجه گیری و پیشنهاد در شرایط حساس فعلی که متخاصمان به اسلام و ارزشهای مطلوب اجتماعی در قالب جنگ نرم از هیچ اقدامی برای حمله به دین مبین اسلام ، آداب و ارزشهای مطلوب اجتماعی ، نظام مقدس جمهوری اسلامی فرو گذار نمی کنند ، نه تنها ضروت وجود فیلترینگ سایتهای ضد اخلاقی ، ضد انسانی و ضد دینی بیش از پیش احساس می گردد بلکه علاوه بر اقدامات سلبی موثر و مفید ، باید تلاش مضاعف در زمینه اقدامات ایجابی نیز صورت گیرد . روش های موثر تبلیغی مبلغان اسلامی در چند دهه پیش و قبل از ظهور اینترنت ، جالب بود که از وسایل کمک آموزشی مانند کتب مختلف ، قرآن کریم ، کتب احادیث و حتی روش عملی خود به عنوان یک الگوی مورد قبول افراد ، استفاده می کردند ، و امروزه هم خاصیت خود را به هیچ وجه از دست نداده اما با رواج ابزار و رسانه های جدید باید از آنها حداکثر استفاده را برای تبلیغ دین و حفظ ارزشها ، به عمل آورد . امروزه باید شعار " هر فرهنگی یک وبلاگ " ، " هر دست اندرکار تعلیم و تربیت یک وبلاگ " ، هر مبلغ دینی یک وبلاگ " ، " هر مسجد و مدرسه یک وبلاگ یا سایت " و غیره مورد توجه قرار گیرد و برای تشکیل " ارتش سایبری اسلامی " باید با تمام توان ، گامهایی بلند برداشت که لازمه آن ، همت مضاعف و کار مضاعف و متراکمتر است . ضمن آشنایی کلیه مجریان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت از پیش دبستانی تا دانشگاه و حوزه ، از فعالان مساجد ، روحانیون و مبلغان ، برنامه ریزان فرهنگی و آموزشی و غیره با آسیب های اجتماعی نو پدید ، آموزش راهکارهای مقابله با آسیب ها هم با جدیدت دنبال گردد چرا که با توجه به هشدارهای رهبر فرزانه انقلاب در مورد چنگ نرم ، بر ما دست اندرکاران لازم است تا با تشکیل اتاق های فکر متشکل از کارشناسان خبره و متعهد و دارای اطلاعات به روز ، با تمام توان در خنثی کردن توطئه های دشمنان اسلام و ایران تلاش کنیم . و این گونه نباشد که خدای ناکرده بر اثر تیلیغات مرموزانه دشمن ، آسیب های اینترنت را با فرضی ساده انگارانه به حساب گذر از جامعه سنتی به سوی جامعه مدرن ، طبیعی شدن اوضاع بر اثر مرور زمان ، عادی بودن استفاده همگانی از رسانه های جدید، خود واکسینه شدن استفاده کنندگان از سایتهای مشکلدار ،خصوصیات ویژه دوره نوجوانی و بلوغ ، محدود نکردن فرزندان و ارضای حس کنجکاوی نوجوان و جوان و غیره بگذاریم.چرا که فرایند آمادگی روانی و ایجاد یا تغییر نگرش توسط دشمن مستلزم استفاده از تکنیک های مختلف در خط مقدم و پشتیبانی توسط ابزار و افراد در سایر خطوط جبهه مبارزه می باشد به عنوان مثال اگر قرار باشد که دشمن به نظام اجتماعی کل برای نابودی آن حمله کند ، ابتدا باید خرده نظام های آن من جمله نظام سیاسی ، نظام آموزشی ، نظام خانواده و غیره را مورد تهاجم نرم قرار دهد که طبیعی است در ابتدا به کوچکترین ولی مهمترین نظام اجتماعی یعنی خانواده ، حملات مهلکی خواهد کرد و اگر قرار باشد به عنوان مثال به ترویج بی بند و باری جنسی به عنوان یک هدف کلی بپردازد ، زمینه آن را با لطایف الحیل به عنوان پشتیبانی ( در اصطلاح جنگی، آتش تهیه) ، مانند عادی جلوه دادن نگاه به تصاویر و فیلم های مبتذل در شبکه های ماهواره ای و سایتهای پورنو توسط اعضای خانواده و فرد باید بعد از نگاه و استفاده از آنها و احیانا" تجربه شخصی ، تصمیم به استفاده از آنها را بگیرد یا این بهانه که ؛ سنین نوجوانی و جوانی ، دوره سرکشی و خوشگذرانی محض ( لا ابالیگری) است و با این حیله ذهن والدین را به سویی سوق می دهند که انگار محدود کردن فرزندان در زمینه دیدن تصاویر و فیلم های مبتذل یا گشت و گذار در سایتهای نامناسب و غیر اخلاقی و ضد ارزشی ، ظلم تربیتی به فرزندان بوده و نباید آنها را به هیچ وجه محدود کرد ! (1) و (2)(شبستان اندیشه ص 47) علیزاده ، عبدالرحیم. ویژه نامه شبستان اندیشه . معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی . 1388 (3) بیرو،آلن(1966).فرهنگ علوم اجتماعی{ترجمه دکتر باقر ساروخانی(1366)}.تهران:انتشارات کیهان. ص 426 (4) بیرو،آلن(1966).فرهنگ علوم اجتماعی{ترجمه دکتر باقر ساروخانی(1366)}.تهران:انتشارات کیهان. ص 22 (5) ویکتور. بی. کلاین ، سایت پزشکان بدون مرز مختصری در مورد رفتارهایی که بر اساس هنجارها ، آداب و عرف اجتماعی انجام نمی شود شیر مردان عزیز و مخلص دیروزی ، عمل ناشایست برخی جوانان مشکلدار و ضعیف امروزی عادی پنداشتن زنای نگاه مردان ، می تواند بر اشاعه بدحجابی موثر باشد. شیوع و مجاز پنداشتن رفتار ناشایست و غیر اخلاقی " زنای نگاه مردان " ، یکی از دلایل اشاعه بدحجابی است . اولا" ضمن محکوم نمودن چنین اقداماتی( گرفتن عکس کنار تابلو) که نشان از مشکلات اجتماعی ، ذهنی ، رفتاری در بین برخی نوجوانان ، جوانان و خانواده ها دارد ، برای آسیب شناسان اجتماعی سوژه هایی هستند که باید برای بررسی علل و انگیزه های آن مطالعاتی داشته و راهکارهایی ارائه نمایند . اقدام به گرفتن عکسهای دسته جمعی این چنینی یا سایر موارد مشابه ، نه تنها تطبیقی با هنجارهای اجتماعی پذیرفته شده (social norm)عموم جامعه ندارد ، بلکه حتی نشان از رفتارهایی است که بر طبق عرف و عادت و آداب اجتماعی (social manners)صورت نگرفته و این رفتارها ، بر اساس نرم ها تجویز نشده، اما متاسفانه در سطح جامعه خصوصا" در بین نوجوانان و جوانان به دلایل مختلف به عنوان یک ارزش ( البته کذایی) یا رفتار تحسین بر انگیز ، با هیجان ، مایه سرگرمی و جلب توجه و مطرح شدن و غیره بدان نگریسته می شود و اینکه چرا حالت ارزشی به خود گرفته و توسط عموم ، تقبیح نمی شود باید مورد بررسی مفصل قرار گیرد که مجال پرداختن بدان در این مختصر نیست . کلا" و در همه موارد، زمانی که گفته میشود واقعیتی حایز ارزش (value) است ، بطور ضمنی پذیرفته شده است که هدفی مطلوب را تحقق می بخشد در واقع ، ارزش میزان توانایی یک شیء ( چیز ، اندیشه یا شخص) در ارضای یک میل ، یک نیاز،یا یک تمنای انسان است ، پس ، ارزش را باید در اندیشه های انسانی جستجو کرد که نفع ( ارزش) یک شی ء خارجی را مورد ارزیابی قرار می دهد، خیلی از رفتار های اجتماعی هم از نظر برخی افراد (دارای ضعف اعتقادی ) ، به غلط مباه و ارزشمند است . اینکه خصوصا" قشر نوجوان و جوان بتواند بر اساس انرژی مضاعف خود ، ریسک پذیری بالا، رفتار هیجانی و احساسی و غیره و در اثر تداوم و تکرار و نهایتا" بر اثر عدم واکنش مسئولان امر ، یا بی تفاوتی عموم مردم و یا تشویق عابران و بینندگان در صحنه ، یا بازدید توسط کاربران اینترنت به صورت خزنده و حتی ناخواسته هنجار سازی یا ارزش افرینی نمایند ، برای جامعه شناسان متعهد ، موضوع پیچیده ای است . با اینکه این افراد در تصویر را نمی شناسیم(وبا فرض اینکه سازمان یافته نباشند) ،و از سابقه خانوادگی ، علایق ، نگرشها ، انگیزه و غیره آنان مطلع نیستیم ، و قضاوت برای بررسی رفتار جمعی هنجار شکنانه آنها با یک نگاه ، مشکل است ، اما اگر انگیزه اصلی آنان صرفا" جلب توجه و نظر عابران و مطرح شدن نزد آنان و یا خنده و سرگرمی جمع بعد از گرفتن عکس باشد ، به چند نکته اشاره می شود : 1- شاید مشکل از دست اندرکاران فرهنگ و تعلیم و تربیت و رسانه ها ( و هر کسی که با این قضیه در ارتباط است ) ، باشد که در زمان مناسب نسبت به اقناع افراد برای انجام رفتارها ی متناسب با هنجارهای اجتماعی ، اقدام نکرده اند. 2- اگر مشکل بدحجابی و خصوصا" در این عکس بدحجابی همراه به دهن کجی به یک طرح قانونی ، فقط برای جلب توجه عابران و مطرح شدن باشد ، که مشکل بسیار عمیقتر است و از حد یک هنجار شکنی منجر به مجازات ، فراتر است و در واقع تداوم این موارد ، نشان از بیماری های اجتماعی دارد که در آتی مشکلات بزرگتر را برای فرد و جامعه به وجود خواهد آورد . 3- اگر هر رفتار اجتماعی بر خلاف هنجارهای اجتماعی ( و من جمله قانون) ، آزادانه صورت پذیرد و عموم مردم و دستگاههای قانونی نسبت بدانها بی تفاوت باشند ، فرد خاطی نسبت انجام رفتار های ناهنجار دیگر ، با انگیزه بیشتر و با ترس کمتر از مجازات، اقدام خواهد کرد و این موضوع برای جامعه شناسان و جرم شناسان کاملا" واضح و آشکار است . به عبارت ساده تر هر شخصی که یک رفتار به ظاهر ساده مخالف هنجار را انجام دهد ، منتظر واکنش سایرین خواهد بود و در صورت بازخورد گیری نامناسب ، حتی نسبت به انجام وتکرار اعمال مشابه ، تشویق خواهد شد . 4- نقش بسیار مهم مدارس ابتدایی و راهنمایی برای تربیت و آموزش صحیح دانش آموزان ، حتی گوی سبقت را در موارد بسیاری از توطئه های رسانه هایی مانند شبکه های ماهواره ای مبتذل و اینترنت در اختیار معاندان در خارج از کشور را ربوده است و تجربه نشان می دهد چه بسیار دخترانی که از خانواده هایی که توجه کاملی به فرایض دینی ندارند ، اما ایشان پایبند انجام فرایض حجاب و عفاف هستند . در مرحله بعدی و در دبیرستان ، بر گزاری جلسات پرسش و پاسخ در رابطه با هنجار های اجتماعی با بهره گیری از نیروهای توانمند مرتبط با آن ، اثر بخش بوده است و سپس در مقاطع بالا ترو در دانشگاه ، توجه بیش از پیش مسئولان فرهنگی دانشگاهها برای ارائه برنامه های موثر ، که مبتنی بر اقناع و یا تغییر نگرش باشد ، خالی از فایده نیست ، و باید گفت بدلایل مختلف از سالهای 76 به بعد نسبت به این امور ( به ظاهر ساده) ، توجه کافی مبذول نشده بود . در راستای عوامل مزبور، نقش بسیار مهم روحانیون ، مبلغان ، مساجد ، هیئت های مذهبی بصیر ، رسانه های گروهی و غیره در آگاهسازی اقشار مختلف مردم ، باید ملحوظ گردد. 5- در شرایط فعلی که این چنین رفتار های هنجار شکنانه توسط قشر نوجوان ( از سنین 12 تا 19 سالگی) یا جوان ، تقلید یا انجام می شود ، نقش کلیدی انجمن اولیا و مربیان مدارس و طرح آموزش خانواده ها در پیشگیری از رفتارهایی که منجر به انحرافات اجتماعی و بزه کاریهای بعدی خواهد شد ، حائز اهمیت است ، چرا که آموزش و پرورش و همین مدارس ( که توسط برخی از مردم مورد بی مهری قرار می گیرند) ، جمعیت عظیم نوجوان فعلی و جوان آینده را در اختیار دارد و به صورت غیر مستقیم ، با احتساب خانواده دانش آموزان ، حداقل 50 درصد کل جمعیت کشور را می تواند تحت پوشش برنامه های خود قرار داده و در پیشگیری از آسیب های اجتماعی ( خصوصا" نوپدید) نقش معجزه آسایی را ایفا نماید . 6- بی مناسبت نیست که به امر به معروف و نهی از منکر اشاره ای نماییم : در نظر بگیرید اکثر مردم جامعه ، نسبت به یک رفتار اجتماعی ناشایست ، بدون هر نوع درگیری ، حساسیت نشان داده و با نگاه خود ، فرد خاطی را مجازات نمایند ، چه خواهدشد ؟ و یا در مواردی با رعایت حدود ، تذکر شفاهی و خیر خواهانه دهند ، و فرد خاطی در هر محلی که بخواهد رفتار هنجار شکنانه را تکرار نماید با انواع تذکرات روبرو گردد آیا باز هم مایل به انجام رفتار( مانند بدحجابی) خواهد بود ، آیا انگیزه لازم را خواهد داشت ؟ به خاطر داریم که از حدود سال 78 به بعد ، به گونه ای اسف بار و نا امید کننده به امر به معروف و نهی از منکر توسط برخی مسئولان فرهنگی نگاه می شد که گویی این کار یک امر ناشایست ، تجاوز به حقوق انسانهای آزاد ، مغایر قوانین مدون ، و مدنیت است و حتی بارها مشاهده کردیم که برخی آمران به معروف ، مجازات یا گوشمالی داده شدند که به این وظیفه اسلامی و دینی نپردازند ! 7- چرا افراد بد حجاب و یا کسانی که در تصویر فوق می بینید ، باز هم برای تکرار رفتارهای خود تشویق می شوند ؟ متاسفانه رفتار ناشایست ، غیر اخلاقی و مخالف موازین دینی به نام " زنای نگاه " به یک امر عادی تبدیل شده است و حتی الزامات پنهانی برای پسران وجود دارد که باید این کار را بکنند ! چنانچه اکثریت افراد جامعه نسبت به تیپ ها ، مدل ها ، مدگرایی های عموما" مبتذل ، مصرف پرور و مروج اسراف و فساد و ناشی از حیل بیگانگان و برخی نارفیقان داخلی و سودجویان ، نگاه نکرده و مرتکب زنای نگاه نشوند ، ایا انگیزه کافی برای تداوم این رفتار ها وجود دارد ؟ 8- به نقش برخی گروههای فمینیستی که به عنوان دفاع از آزادی مطلق بانوان یا دفاع از حقوق بشر ، بدشان نمی آید که چادر هیچ ، بلکه مانتو شلوار هم بر چیده و خانم ها با لباس زیر به خیابانها بیایند ، باید اشاره کرد ، این افراد ابتدا باید بدانند ، درست که از لطایف الحیل استفاده کرده و متاسفانه تغییراتی را باب میل خود در نگرش خانم ها ( خصوصا" دختران جوان) ، ایجاد کرده اند اما هنجارهای جامعه اسلامی بر اساس دستورات صریح قرآن کریم می باشد ، و عدم توجه به نص صریح قرآن در رعایت حجاب و عفاف را مردم دیندار کشور نخواهند پذیرفت . و در آینده نزدیک خیلی از خانم ها پی خواهند برد که در اصرار بر بهانه هایی که ارمغان بیگانگان و سازمانهای تبهکاری غرب و رسانه های سراسر فاسد ماهواره ای آنان ، بوده است ، دچار اشتباه شده اند .توجه کافی به این آیه قرَان کریم برای عدم موضع گیری تند درکامنتهای برخی بازدیدکنندگان ، مفید خواهد بود : متن آیهی مبارکه :«وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بخُِمُرِهِنَّ عَلىَ جُیُوبهِِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِْ أُوْلىِ الْارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُواْ عَلىَ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَ لَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخُْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمُْ تُفْلِحُونَ» (النور - 31) ترجمه: و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید! شوخی ابزاری برای تفریح و شادمانی است. مزاح امری است که از دیرباز به اشکال مختلف وجود داشته و گزارش های بسیاری از آن در کتب تاریخی و ادبی آورده شده است. شوخی با کلمات و اشارات امری متداول در جوامع بشری است. این مسئله تا جایی که حرمت ها را نشکند و احترام و عزت و شرافت و کرامت شخص یا گروه های قومی و یا زبانی را زیر پا نگذارد امری مفید و سازنده است. در بسیاری از این شوخی ها لطایف زبانی و هنرهای کلامی وجود دارد که آموزش آن برای بیان مطالب به شکل کوتاه و کنایی می تواند امر تفهیم و تفاهم را غنا بخشد. چنان که ابزاری کارآمد در دست ناتوانان و مستضعفان در برابر سرکشان و ستمگران نیز به شمار می رود. این شیوه در اشعار هجوآمیز به شدت به کار می رفته و همانند قدرت نرم در برابر قدرت سخت زورگویان به مقاومت و ایستادگی مردمی منجر می شده است. کتاب هایی چون موش و گربه و یا طنزها و لطایف عبید زاکانی ابزاری در توده های مردم بود تا در برابر سرکشان و ستمگران دولتی بایستند و سخن خویش را بر زبان آورند. اما برخی از روش ها هر چند می تواند موجبات خنده و تفریح و شوخی توده مردم را فراهم آورد ولی آسیب های جدی نیز به امنیت روحی و روانی جامعه وارد می سازد و زمینه های افزایش تنش ها و درگیری های قومی و زبانی را موجب می شود. این روش نه تنها سازنده نیست بلکه زیانبار است و بسیاری از دشمنان گروه های مذهبی و زبانی و قومی می کوشند تا با بهره گیری از آن به تضادها و اختلافات دامن بزنند و مردم را از هم بیزار ساخته و طوائف را به جان هم اندازند تا بتوانند با افزایش پراکندگی و دور شدن از هم و واگرایی، بر منابع آنان مسلط شده و یا آنها را در راستای اهداف پلید خویش به کار گیرند. شیوه هایی که در این روش برای تمسخر و استهزای دیگران به کار می رود به اشکال زیر نمود می یابد: اشاره با چشم (مطففین آیه 29 و 30) دروغ گو جلوه دادن (انعام آیه 4 و 5 و شعراء آیه 5 و 6) اجرای حرکاتی با سر و بدن (اسراء آیه 51) که از آن به انغاض و استنغاض یاد می شود، سوت و کف زدن (ابراهیم آیه 9) عیب جویی از رفتارها و کردارهای دیگران (توبه آیه 79 و حجرات آیه 11 و همزه آیه 1) که این عمل گاه همراه با تقلید از رفتار و کردار و گفتار دیگران و شکلک در آوردن انجام می شود، استفاده از کنایات تمسخرآمیز (نساء آیه 46 و نیز هود آیه 38)، نام گذاری با القاب زشت و زننده (حجرات آیه 11) که این عمل هم نسبت به افراد و هم گروه ها و قومیت های نژادی و زبانی انجام می شود. خداوند در آیات مختلف به علل و انگیزه های این گونه شوخی ها و تمسخرها می پردازد و جهل و نادانی اشخاص مسخره کننده را از جمله این علل برمی شمارد و می فرماید: این گونه رفتارها چیزی جز رفتار جاهلانه نیست. (بقره آیه 67) چنان که خودبرتر بینی عامل دیگری است که موجبات تمسخر دیگری را فراهم می آورد. افراد وقتی خود و یا گروه های قومی و زبانی خود را برتر می بینند قومیت ها و زبان های دیگری را به تمسخر می گیرند.(حجرات آیه 11) دنیاطلبی و ایجاد تفرقه در میان مردم برای دست یابی به منافع مادی و پست دنیوی از دیگر عوامل و علل ایجادی تمسخر کردن است که آیه 212 سوره بقره بدان اشاره می کند. نفاق و دورویی از دیگر علل و عوامل اصلی دست اندازی و تمسخر گروه های قومی و زبانی و یا مردم است که خداوند به شدت از آن نهی می کند. (بقره آیه 14 و نیز توبه آیه 64 و 65) این مطلب را می توان از آیات مختلف به دست آورد. آیه 38 سوره هود و نیز 29 و 34 سوره مطففین اشاره ای به جواز مقابله به مثل دارد. پرهیز از هرگونه تمسخر دیگران، اصلی اساسی است که حتی می توان آن را عاملی برای جلوگیری از عدم مقابله به مثل برشمرد مگر آن که شرایط را رعایت کند و یا زمینه برای تأثیرگذاری و دست برداشتن مسخره کنندگان را فراهم ارزیابی کند. به هر حال برای دست یابی به تفریح و شادی و لذت جویی نمی بایست از هر روش و ابزاری استفاده کرد که برخی از این روش ها و شیوه ها نه تنها مجاز نیست بلکه گناه می باشد که شخص در دنیا و آخرت باید به عنوان جرم و یا گناه پاسخ گو باشد
چیزهایی درباره عوارض حاملگی و زایمان در سنین بالا شنیدهاید و نگرانید که این عوارض، گریبان شما را هم بگیرد، توصیه میکنم سوال و جوابهای زیر را بخوانید. شاید پاسخ سوالهای خودتان را هم در لابهلای این سوال و جوابها پیدا کنید...
1- آیا میتوانم بعد از 30 تا 35 سالگی باردار شوم؟امروزه بسیاری از متخصصان مراقبتهای بارداری، خطرات دوران بارداری را با وضعیت سلامت مادر قضاوت میکنند. سابقه پزشکی قبلی، شاخصترین نشانه سلامت یک زن در دوران بارداری است. برای مثال، احتمال آنکه یک زن 39 ساله سالم دچار مشکلات ناشی از بارداری شود، کمتر از زنی بیست ساله است که از یک بیماری مزمن مانند دیابت رنج میبرد. سلامتی و تناسب یک زن، بیشتر از سن او بر بارداری تاثیرگذار است.
2- آیا سن مادر در باروری او تاثیر دارد؟بزرگترین مانع بارداری که ممکن است برای خانمهای بالای 35 سال پیش آید، احتمال باردار نشدن آنها است. بیشترین احتمال باروری، در سنین 20 تا 24 سال است. در 35 تا 39 سالگی، این احتمال به حدود یک چهارم تقلیل مییابد و در 40 تا 45 سال، باروری فرد، 95 درصد کمتر از دهه سوم زندگیاش خواهد بود. بنابراین اگر بیش از 35 سال سن دارید و 6 ماه است که اقدام به بارداری کردهاید، در صورت باردار نشدن، فرصت را از دست ندهید و حتما به متخصصان زنان و زایمان یا مراکز ناباروری مراجعه نمایید.
3- آیا سن پدر نیز موثر است؟اگر در سنین میانسالی باشید، احتمالا همسرتان نیز در همین گروه سنی قرار دارد. البته تعیین این مساله که سن پدر چهقدر بر بارداری تاثیرگذار است، آسان نیست. بعضی تحقیقات نشان دادهاند که مردان 55 ساله و مسنتر به احتمال بیشتری صاحب فرزندانی مبتلا به نشانگان داون میشوند ولی این احتمال آنقدر زیاد نیست که جای نگرانی داشته باشد. برخی کارشناسان پیشنهاد میکنند که بهتر است مردان پیش از 40 سالگی پدر شوند، البته این یک دیدگاه محافظهکارانه است و همه با آن موافق نیستند. پیش از اظهارنظر قطعی در مورد سن پدر و تاثیر آن بر بارداری، دادهها و تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
4- در این قبیل زوجها، احتمال بروز چه مشکلاتی در دوران بارداری بیشتر است؟برخی مشکلات وابسته به سن هستند و خطر بروز آنها با افزایش سن بیشتر میشود مانند فشار خون بالا ، دیابت و جفت سرراهی (زمانی که جفت در قسمت پایین رحم جایگزین شده و قسمتی یا تمام دهانه رحم را پوشانده است). هر یک از این اختلالات میتوانند باعث ایجاد مشکل جدی در دوران بارداری شوند و باید به خوبی تحت کنترل درآیند. به دلیل این که اختلالات کروموزومی یکی از شایعترین علل سقط است، احتمال وقوع سقط با افزایش سن بیشتر میشود. احتمال دوقلوزایی نیز در زنان میانسال بیشتر است. به علاوه، بسیاری از مطالعات نشان داده است که نیاز به زایمان با روش جراحی سزارین در خانمهای باردار بالای 35 سال بیشتر است شاید به این دلیل که دردهای زایمانی و زایمان ممکن است بیشتر طول بکشد و یا چون زنان میانسال اغلب کودکان بزرگ جثهای دارند. پس از زایمان نیز ممکن است رحم، به سرعت رحم یک زن جوان منقبض نشده و خونریزی پس از زایمان بیشتر و طولانیتر باشد.
5- چه خطراتی فرزندمان را تهدید میکند و چهکار باید بکنیم؟مشکل دیگری که با افزایش سن رخ میدهد، افزایش احتمال اختلالات کروموزومی و ژنتیک است. برای مثال، خطر نشانگان داون از یک نوزاد در 385 نوزاد متولد از مادر 30 ساله به یک نوزاد از 109 مادر 40 ساله میرسد. مشاوره ژنتیک اقدامی عاقلانه است اما اگر بالای 40 سال دارید، انجام مشاوره ژنتیک قویا توصیه میشود. در مشاوره ژنتیک، پدر و مادر و متخصصانی حضور مییابند که زمینه تخصص آنها بررسی مشکلات همراه با بروز و یا خطر بروز نوعی اختلال ژنتیکی است. در مشاوره ژنتیک ، اطلاعات موجود درباره ژنتیک انسان در مورد یک زوج به خصوص به کار گرفته میشوند. این اطلاعات تفسیر میشوند تا زوج بتوانند آن را درک کنند و براساس آن در مورد بچهدار شدن، تصمیمگیری کنند. شاید هم لازم باشد برخی تستهای به خصوص مانند آمنیوسنتز یا نمونهبرداری از پرزهای جفتی را در دوران بارداری و به منظور ارزیابی سلامت جنین انجام دهید.
6- چگونه میتوانم در این سن بارداری راحتتری را بگذرانم؟با توجه به بالا بودن سنتان ممکن است وزن بیشتری اضافه کنید، خطوط کشش پوستی در مکانهایی ظاهر شوند که قبلا وجود نداشتهاند، سینهها آویزانتر شوند و احساس کنید که قدرت عضلانی خود را از دست دادهاید. در تمام این موارد دقت به روش زندگی، تغذیه و ورزش مناسب میتواند بسیار کمککننده باشد. به دلیل صرف انرژی و زمان بیشتر، خستگی و ضعف یکی از بزرگترین مشکلات شما خواهد بود. این وضعیت، یکی از شایعترین مشکلات زنان باردار است. استراحت برای سلامتی خودتان و جنین ضروری است. از هر فرصتی برای استراحت یا خواب مختصر استفاده کنید. مسئولیتهای جدید بر عهده نگیرید. در شغل خود، داوطلب انجام پروژههای بزرگ نشوید. به دلیل شرایط جدیدتان میتوانید به درخواستهای دیگران نه بگویید.
اول هوس جماع، دوم نعوظ، سوم انزال، چهارم اوج لذت انزال هر یک از این مراحل دستخوش عوارضی می شود1- هوسدر اثر تراوش ماده ای بنام هورمون از غدد ایجاد می شود و هیچ بشری نیست که بکلی فاقد این ترشح باشد چنانکه هیچ انسانی بکلی فاقد اشتها نیست جز آنکه گاهی این هوس از امور متعارفی جنسی منحرف می گردد و این نوع بیماری جنسی است که شخص را از مقاربت بیزار می کند و عمل جماع در نزد شخص موجب انزجار گشته و این کیفیت مان پیدا کردن فرزند است.زنان و مردانی یافت می شود که از حیث انزال و غیره تندرست و سالمند لکن برای برانگیختن هوس محرکی غیر از آنچه عادی است محتاجند و این عنن نیست، مثلا برخی مردها دچار حالتی می شوند که برای حصول نعوظ باید به وسائل زشتی متشبث گردند گاهی باید شلاقشان زد یا کارهای شگفت انگیز دیگر نمود و گرنه نعوظ حاصل نمی شود و هوسشان تحریک نمی گردد.2- نعوظگاه می شود مردی که کاملا سالم و طبیعی است خواستار نزدیکی با زن خود می شود چون بااو مواجه گشت نعوظ دست نمی دهد. باید توضیح داد کزمانی نعوظ دست می دهد که اعصاب نعوظی تحریک شده خون به جسم اسفنجی قضیب ریخته و آن را راست و سخت می کند.عنن بر دو قسم است یکی عنن ناقص و یکی عنن کامل. کسی که گرفتار عنن ناقص باشد اگر شرایط خاصی مهیا شود از عهده جماع بر می آید ولی آنکه دچار عنن کامل گشت به هیچوجه از نعوظ بهره مند نیست. عنن ناقص در اثر اختلالات روحی دست می دهد و موقتی است ولی عنن کامل دشوارتر و ناشی از نواقص جسمی است.از عنن ناقص و موقتی یکی خستگی است که چون قوای بدنی ضعیف و فرسوده شد اثر آن به اعصاب نعوظی نیز می رسد.مرض قند وورم کلیه مزمن در کار نعوظ موثر است، سل سینه در آغاز قوا را تحریک می کند ولی سرانجام به عنن می گردد بیماریهائی که باعث فربهی است فعالیت جنسی را کند می نماید و بطور کلی وفور چربی چه در مرد و چه در زن علامت نقصی در آلت تناسلی است.عنن عصبی مساله پیچیده تری است ودر آن حال شخص از یافتن علت عنن موقتی عاجز است، بااینکه علت امری جزئی است معهذا شخص را بفکر می اندازد و موجب پریشان خیالی او می شود مثلا اگر اطاق کثیف یا بستر ناراحت باشد یا محیط غیر مطلوب و اوضاع خلوت طبق مذاق نباشد گاهی شخص حساس را به قدری متاثر می نماید که عنن ناقص دست می دهد، به همین دلیل باید به خاطر داشت که عمل نزدیکی تنها امری جنسی نیست بلکه جنبه روحی آن نیز همان اندازه مهم است.یک مانع مهم روحی نعوظ، مخالفت نهانی ضمیر است که بر اصول اخلاقی استوار باشد غیر از عوامل اخلاقی که نعوظ را خاموش می نماید امر دیگری که موجب عنن ناقص می شود ترس است که انواع علل دارد.آنچه بیشتر باعث ترس می شود هراس از امراض واگیردار است، اندیشه آنکه شخص ممکنست دچار سوزاک یا سفلیس شود به اعصاب نعوظ اثر نموده اعصاب را از انجام وظیفه باز می دارد.
یکی از این روش ها که قرآن به عنوان ابزاری نادرست و زیانبار با کارکردهای منفی در حوزه اجتماعی و واگرایی مردمی از آن یاد می کند استهزاء و تمسخر به اشکال مختلف است.
اشکال و نمودهای تمسخر
نابخردی و عدم تعقل در گفتار و رفتار خود از دیگر عوامل تمسخر دیگران است که قرآن در آیه 57 و 58 سوره مائده بدان اشاره کرده است و به این طریق از مردم خواسته تا در کارها و کردارها و گفتار خود تعقل کنند و با نابخردی، دیگران را به تمسخر نگیرند.
از نظر قرآن گناهکاران متمایل به این هستند که دیگران را دست بیاندازند و به تمسخر آنان بپردازند. (حجر آیه 11 و 12 و نیز روم آیه 10) از این رو برای جلوگیری از گسترش تمسخرگرایی از سوی این افراد، حکم به جواز تمسخر به عنوان مقابله به مثل داده است البته به شرطی که به دام گناه نیافتند و یا زمینه برای جسارت های دیگران فراهم نیاورند.
طراح قالب پیچک دات نت |